طیبه میرزااسکندری- جامعهشناس
حضور زنان در ورزشگاهها از جمله مسائلی است که در فضای واقعی
و هم در فضای مجازی دستمایه هر چند گاه یک بار است برای سر و صدا و اظهار فضل و
شعار دادن و ورود به امر با پرستیژ حقوق زنان و … و در این میان متولیان امور زنان
تنها کسانیاند که حرفی نمیزنند برای روشن کردن اینکه :
آیا این به ورزشگاه رفتن زنان قرار است تا قیامت مسأله اصلی و
اولی زنان ایرانی باشد و بماند؟
مسأله حضور زنان در ورزشگاهها از جمله مسائلی است که هر چند
وقت یک بار به عنوان اولین و مهمترین مسأله روز زنان ایرانی به تیتر روزنامهها و
سایتها و … راه مییابد و در فضای مجازی میشود موضوع داغ بحثهای جنجالی، بعد هم
فروکش میکند تا دوباره وقتی دیگر به بهانهای دیگر و با موجی تازه از هیاهوهای بیسرانجام و بینتیجه.
آخرین موج این قضیه هم در روزهای اخیر با اظهار نظر شخصی یک
بازیگر زن در این مورد شروع میشود و با جواب دندانشکن بازیگر دیگری ادامه مییابد
و بعد هم جنگ و جدلهای خیلی مستدل و منطقی! طرفداران و مخالفان این دو نوع نظر … تا به بحثهای اساسی حقوق زنان و زنان علیه زنان میرسد!
خوب است به بهانه راه افتادن موج جدید این بحث حیاتی! پرسشهایی
داشته باشیم از چند گروه دستاندرکار این موج افکنیها و بعضاً متولیان امور زنان :
اول: آیا بزرگمهر وزیر خردمند ایرانی بیخود گفت که همه چیز را
همگان دانند؟ آیا بازیگران ما از آن دسته همگانیاند که همه چیز را میدانند،
آن هم در عصر تخصصی شدن علم و شاخهای شدن هر رشته از دانش؟ در مورد همه چیز باید
نظر بدهند آن هم با قاطعیت و قطعیت؟ مشخصاً از زنانی که خود را به عرصه هنر و
فرهنگ متعلق میدانند میپرسیم که این سروصدا درست کردنهای بیاساس در امور جاری
زنان این جامعه بنفع کیست؟ ما که متأسفانه در فیلمها کمتر اثری از این میبینیم
که شما بدرستی به امور زنان و مسائل واقعی زنان بپردازید. آیا این نوع حضور در
فضای مجازی و جوسازی و جنجال آفرینی در تکمیل همان آثار شماست در بازنمایی واقعی
چهره زنان این جامعه با مشکلات و مسائل واقعیشان؟ چرا باید هم در فیلمها و
هم در فضای مجازی یک چهره کوته نظر، سطحی، حسود، کم عمق و بعضاً نادان در حد سوژه
کمدی شدن از زنان و دختران این جامعه به تصویر بکشید که تا نوک دماغش را هم نمیبیند
و وضع واقعی خودش را هم درک نمیکند چه رسد به مسائل مهم جامعه پیرامونش و موقعیتش
در این جامعه و …؟
دوم : از عزیزانی که کار اصلیشان گشتزنی در فضای مجازی و
دنبال کردن نظرات کارشناسانه و دقیق همگان مزبوراست! باید پرسید فیالواقع برای
رسیدن به یک نتیجه و اصلاح امور وارد این بحث و جدلها میشوید یا فقط از باب
سرگرمی و دورهمی مجازی و وقت گذرانی هیجان انگیز؟ اگر اولی است که قطعاً خودشان هم
میدانند وقتی طرح یک بحث اینقدر آبکی و سطحی است، دنبال کردنش هم چیزی عاید
کسی نمیکند چون اصلاً بنای بر حرف حسابی و نتیجه روشن نیست در اینگونه بحثافکنی
و جارو جنجال .اما اگر با قصد تفریح و وقتکشی به این جنگ و دعواها در فضای مجازی
وارد میشوند و به آن دامن میزنند، باید آنها را برحذر داشت از عاقبتِ بدِ این
نوع جوسازی و جنجال آفرینی و بازی با افکار عمومی برای سرگرمی و تفریح که نهایتاً
باعث میشود مسائل اصلی جامعه که بنوعی مسائل اصلی خود آنها و وابستگان و
اطرافیانشان است، تحتالشعاع حرفهای بیسر وته و هیاهوهای بیخود قرار گیرد تا
یا مردم سرشان به این امور دم دستی گرم شود و مسائل اصلیشان را فراموش کنند و یا
به ورطه ناامیدی بیفتند برای طرح و حل و مسائل واقعیشان و این هر دو مضر است و
ناصواب. این را مخصوصاً در مورد دختران و زنان جوان فعال در فضای مجازی باید تأکید
کرد که لطفاً جای مسائل اصلی و فرعی زنان را در فضای مجازی با هم عوض نکنید.
سوم : از متولیان گرانقدر امور زنان کشور هم میپرسیم : واقعاً
این امور زنان اگر متولی دارد و شما هم متولیان آنید، چه وقت قرار است از این «امور
زنان» یک تعریف روشن و مفید فایده به دست مردم جامعه و مخصوصاً زنان بدهید؟ آیا
قضایای اصلی و حیاتی مربوط به زنان باید در این تعریفها دیده شود یا هر گروه که
بر سریر دفتر امور زنان تکیه زدهاند، بنا به سلیقه و جهتگیری خاص سیاسی خود برای
امور زنان تعریفی کردهاند فارغ از واقعیتهای جاری در این عرصه و طبعاً در
راستای همان تعریفشان هم کار خودشان را کردهاند در هر دوره ؟ آیا موضوعی مثل به
ورزشگاه رفتن زنان یک موضوع اصلی و درجه اول امور زنان است؟ برای حل این مسأله،
چه اصلی و چه فرعی، چه کردهاند در طول بیش از یک دهه اخیر؟ موضوعی که هر
چند وقت یک بار مطرح شده با جنجال و سروصدا و بعد هم … هیچ، مانده
برای موج بعدی هیاهو و جوسازی و … فکر نمیکنند عزیزان متولی امور زنان کشور که این همه جنجال
برای هیچ و این همه بیاعتنایی از سوی آنها و هیچ کاری نکردن، کفایت و قابلیت آنها
را زیر سوال میبرد؟
حرف آخر این که:
مسأله
به ورزشگاه رفتن زنان برای دیدن مسابقات ورزشی از جمله فوتبال، هم در اصل مسأله
و هم در راه حل، یک مسأله مشخص است از لحاظ طول و عرض و عمق و براحتی هم میتواند
راهکارش تعیین و اجرا شود، اگر… اگر متولیان امر ورزش، امور زنان و سایر
نهادهای فرهنگی و اجتماعی ذیربط بنای بر حل مساله را داشته باشند.
پس اگر مسأله ورزشگاه رفتن زنان، بعد از سالها هنوز مساله اول
امور زنان جامعه ماست، حتماً عزمی در کار است برای این که مساله باشد و در هر روز
و وقت و فصلی، بیمناسبت یا با مناسبت، مطرح شود و …
حتماً این مساله ماندن و حل نشدن خود بخود بکار میآید!
# ورزشگاهها؛ زنان؛ فضای مجازی