انسانها همواره دنبال راهی برای برقراری ارتباط با یکدیگر
بودهاند تا بتوانند از قدرت ناطقه خود استفاده کنند. در این راه دست به ابداعاتی
نیز زدهاند که یکی از اولین ابداعات، انتقال پیام با دود و پتو بوده است. سالهای
زیادی از عصر دود و پتو میگذرد و در طول این ایام، گوتنبرگ با وارد کردن دستگاه
چاپ به دنیای ارتباطات موجب شد تا انسان علاوه بر ارتباط مستقیم،
به ارتباط نوشتاری دست یابد. پس از آن با اختراع تلفن، این امکان فراهم شد که افراد
از کیلومترها دورتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
در
مرحله بعد، سینما متولد شد که کمتر جنبه خبری داشت و بیشتر سرگرمی محسوب میشد.
اما ظهور تلویزیون تحول عظیمتری بود و گسترش تلویزیون پس از جنگ جهانی دوم و فراگیر
شدنش، آن را به یک رسانه همگانی تبدیل کرد. این وسیله جدید میتوانست، پیام مشابهی
را برای میلیونها نفر به طور همزمان پخش کند
و اغلب توسط دولتها
اداره میشد. با ورود کامپیوتر به زندگی بشر و ایجاد شبکه اینترنت، تحولی عظیم در زندگی
بشر به وقوع پیوست و انقلابی عظیم با نام انقلاب اطلاعات رخ داد.
تلاش
برای برقراری ارتباط و انتقال پیام در تمام این اختراعات و ابداعات نقش داشته و تا
کنون نیز هیچ قدرتی نتوانسته جلوی انتقال پیام را بگیرد، پیامی که به رود میماند
و اگر جلویش مانعی ایجاد شود، بالاخره از کوچکترین روزنه، راه انتقال خود را یافته
و جاری خواهد شد.
چندی
است که این اتفاق در فضای مجازی کشور افتاده و پیامرسان تلگرام مسدود شده است و
همه کسانی که در زندگی به نوعی با این نرمافزار در ارتباط بودهاند، دچار مشکل
شدهاند. از کانالهای ساده خرید و فروش در فضای مجازی تا کانالهای اطلاعرسانی.
این
پیامرسان به دلیل امکانات سهلالوصولی که داشت، برای کسانی که اندک سواد کار با
گوشیهای هوشمند را داشتند، مطلوب و کارراهانداز بود. با فیلتر شدن آن، چندین
پیامرسان داخلی و خارجی به رقابت برای تحت پوشش قرار دادن مخاطب سردرگم و کلافه
پرداختند، از میان پیامرسانهای داخلی، سروش که مورد حمایت ویژه بود، با ایراداتی
که داشته نتوانسته مخاطب بالایی جذب کند، این پیامرسان گاهی چند روز قطع میشود و
در روزهای ابتدایی فیلتر تلگرام، به دلیل حجم بالای مراجعات مردمی برای نصب این پیامرسان،
امکان فعالیت در آن فراهم نبود و مدیران آن نیز در نبود فضای رقابتی واقعی، فرصت
را غنیمت شمرده و هر از گاهی انتظاراتی برای حمایت از خود دارند که گاهی در حد
انتظار حمایت از برخی خودروی بیکیفیت داخلی است!
مردمی
که با یک پیامرسان تلگرام، به راحتی از امکاناتی چون ارسال عکس، مطلب، خبر، خرید
و فروش، سفارش آنلاین و حتی دریافت و ارسال پروژههای دانشگاهی ... بهرهمند میشدند،
اینک باید با انواع پیامرسانهای داخلی دست و پنجه نرم کنند، سروش امکان ارسال
فایل تصویری با حجم پایین را نداشته به همین دلیل سرعت انتقال داده در آن کاهش
پیدا میکند، پیامرسانهای دیگری چون"بله" و "آیگپ"، مخاطب
چندانی ندارد و به همین خاطر نمیتوانند از سوی همه مورد استفاده قرار گیرد.
زمانی
که تلگرام فیلتر شد، مسئولان مربوطه ادعا کردند که نرمافزارهای داخلی چون سروش میتواند
همان خدمات مورد نظر در تلگرام را ارائه دهد، ولی حال که مردم با مشکلات عدیدهای
در استفاده از این پیامرسان مواجه شدهاند، ایرادات کار دوچندان به نظر میرسد.
پیش
از تلگرام، پیامرسان وایبر فراگیر شده بود ولی به دلیل خدمات و امکانات بهتر
تلگرام، مردم بدون هیچ دستوری، از آن پیامرسان خارج شده و به تلگرام پیوستند. در
این کار مردم، هیچ اجباری وجود نداشت و مهاجرت به تلگرام، به عرضه و تقاضای بازار
مربوط میشد؛ پیامرسان بهتری عرضه شد، تقاضای بازار نیز به سمت این پیامرسان
رفت، در نتیجه تلگرام ماند و وایبر به تاریخ پیوست.
ولی
اینک ما قصد داریم این قانون ساده بازار را دستکاری کنیم، علیرغم تقاضای تلگرام
از سوی بازار، عرضه را به سمت سروش و آیگپ و ... سوق دادهایم و انتظار داریم
جریان آب به سمتی که ما تعیین میکنیم حرکت کند!
بهتر
نبود ابتدا ایرادات نرمافزارهای داخلی برطرف میشد و حتی پیامرسانی با امکانات
بالاتر ارائه میگشت تا خود مردم به دلخواه خود از آن استفاده کنند؟ این که به زور
مسدودسازی بخواهیم مردم را از پیامرسانی که تا یک ماه پیش به راحتی از آن استفاده
میکردند، به سمت پیامرسانهای داخلی هل دهیم، مخاطب را از آن سمت پشت بام به
دامان فیلترشکنهایی پرت نخواهد کرد که علاوه بر دسترسی به تلگرام، دسترسی به سایتهای
غیراخلاقی را نیز برای آنان میسر خواهد کرد.
اینکه
در داخل ایران متخصصانی حضور دارند که به راحتی میتوانند نرمافزارهای خارجی را
فیلتر کنند، یعنی دانش فنی لازم برای اینکه حرفی برای گفتن داشته باشیم، موجود
است، چرا این دانش فنی در جهت عرضه نرمافزارهای بهتر در رقابت با نوع خارجی آن
سوق داده نمیشود؟ اگر قرار باشد اتفاقی که در عرصه خودروسازی داخلی و حمایت
انحصاری از این صنعت افتاده است را در این عرصه نیز تکرار کنیم، به جای سالانه چندین
کشته در جادهها، شاهد تلفات فرهنگی خواهیم بود که اولین کشتههای آن بیاعتمادی و
ناامیدی است.