در یک‌کلام، ساده‌ترین تعریف برای تراریخته این است: دست‌کاری ژنی و وراثت. اگر نظریه تکاملی و پیدایش حیات را با بیگ بنگ مورد وثوق قرار دهیم در آن صورت، تاریخچه تراریخته با تاریخ جهان هستی همسنگ می‌شود که می‌توان با عنوان اولین انقلاب ژنی جهانی هستی از آن نام برد در تداوم آن، پیدایش تک‌سلولی در کره خاکی منظومه شمسی را انقلاب دوم جهان و انقلاب اول حیات زیستی است که حادث می‌شود. در تداوم مسیر چند میلیارد سال تا پیدایش انسان ابزارساز پارینه‌سنگی تا انسان تسخیرکننده محیط و حیوانات و گیاهان، زمان زیادی صرف شده است که از میلیون‌ها انقلاب و تغییر و متاسیون می‌توان نام برد.
با این نگاه، اهلی کردن گیاهان مانند گندم و برنج و سایر حیوانات گوشتی، شیرده و باربر، یک نوع تغییر ژنتیک و تراریخته ژنی است که انسان در طول تاریخ چند هزار ساله، به آن دست‌زده است و هنوز هم ادامه دارد. به نظر می‌رسد یکی از دلایل جهش و نیاز به جهش، تنش در ادامه حیات و راز بقای انسان است که منجر شده دست به خلق ابزار نو بزند، عمده‌ترین تنشی که انسان را مجبور کرده است همواره در تفکر راز بقای خود باشد و تلاش کند، عوامل محیطی با تنوع مختلف آن است که در اثر جابجایی و مهاجرت در درون اقلیم‌های متفاوت، در جولان است تا بتواند نیازهای اولیه خود را به دست آورد. با این پیش‌فرض، محیط‌زیست انسان در درون کره زمین محدود و داری حصار جوی است و باید افزایش رشد و نمو خود را با ابزار جدیدتر جبران کند، در قرون گذشته تنوع مختلف و تنش‌های محیطی باعث می‌شد انسان‌ها برای بقای خود حریم یکدیگر را مورد تجاوز قرار دهند و بیشترین جنگ‌های خانمان‌سوز، به خاطر راز بقا و امنیت غذایی ملت‌ها بود که راه می‌افتاد؛ اما چنین روشی رفته‌رفته با گسترش و تغییر ژنتیک مغزی، چگونگی زیستن را دچار تحول کرده است و می‌گوید ظرفیت اندیشه می‌تواند جبران افزایش جمعیت را بدون جنگ رودررو سبب شود.
انسان عصر حاضر، از انقلاب صنعتی تا انقلاب الکترونیک در تمام روش زندگی اسکانی و حرکتی، یعنی از ماشین بخار تا تولید امواج، جهش عظیمی انجام داده است اما همواره در تمام جوامع دنیا برای هر تغییر، واکنش سفت و سختی به کنشگرهای آینده‌ساز وجود داشته و ادامه دارد، به‌استثنای چند کشور، صنعت ژنتیک نیز گرفتار ذهن‌های مشکوک و بدگمان است.
در سطح مقایسه سؤالی پیش می‌آید که آیا کشور امریکا که عیار علمی و تولید دانش آن در رتبه اول جهان یعنی با 9/24 درصد در صدر قرار گرفته و با پرمغزترین انسان‌های دنیا با رتبه دوم جهان، 10 درصد اختلاف دارد(خبرگزاری ایسنا)، عاقلانه است به کیفیت و استاندارد زندگی و سلامت غذایی در چنین کشوری نیاندیشد؟ تا کشوری که 27/1 درصد علم جهان را تولید می‌کند ادعا داشته باشد که ما در تهدید هستیم. هرچند که هر علومی به‌طور حتم برای عده سازگار نخواهد بود، آلرژی‌ساز خواهد بود همچنان که عده زیادی به گوشت‌های مختلف حساسیت مختلفی دارند.  آنچه مسلم است یکی از اهداف سازمان دارو و غذای آمریکا (FDA) محافظت از مردم آمریکا از تابش تولید شده توسط وسایل الکترونیکی پزشکی و مصرفی است (بی‌نام www.aroteb.com) که دارای قوانین سفت و سختی است و با محصولات تراژنی هیچ مشکلی ندارد و پرمصرف‌ترین کشور محصولات تراریخته جهان است. نتیجه آن را در طول عمر و قد و زیبایی‌ها آن مردم می‌توان به‌صورت فیزیکی احساس کرد.
اتهام اینکه کشور امریکا در دست شرکت‌های غول سرمایه‌داری است یک افسانه بیش نیست چرا که تولیدکننده اتومبیل و سایر کارخانه‌ها، در مورد زندگی و امنیت غذایی خود حساس هستند و نمی‌گذارند مورد سودجویی قرار گیرند.
نتیجه اینکه سازمان پژوهشی همچون مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و سازمان‌های امنیت ملی غذایی در این وادی به بهترین نحو وارد شوند چراکه آینده امنیت غذائی و پرورش ذهن انسانی در دست مهندسی ژنتیک بخصوص ژنتیک گیاهی است و مانند سایر صنعت‌ها، کاربری و بهره‌وری بالای نسبت به گذشته داشته و خواهند داشت و در ثانی اقلیم ایران همواره در تنش بوده و ایجاد کشاورزی پایدار برای امنیت غذائی نیازمند همه نوع علوم زیستی است.