از
دیرباز دغدغهام مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوده است و در این بازه
نیز بسیار قلم زدهام و گزارش تهیه کردهام از جمله درباره ایدز در مطبوعات مختلف
از سال 84 در پیام روز سراب، صدای زنجان، مردم نو، شرق، همشهری و ... از اینکه در
آستانه هزاره سوّم هنوز برای این بیماری راه چارهای اندیشیده نشده
"قلم" شرم میکند که به سفیدیهای کاغذ بچرخد و بنویسد که نه تنها
اتوبوس ایدز هم راه نه افتاد بلکه سرنگهای آلوده، روابط جنسی هم رشد روزافزونی
یافت و گروههای آلودهکننده همه جا آزادانه میچرخند و کودکان بیگناهی با HIV مثبت چشم به جهان گشودند و هرگز در دستور کار آزمایشات قبل از
ازدواج هم آزمایش ایدز قرار نگرفته است.
آمار
مبتلایان به ایدز در 6 ماهه نخست سال 96 مربوط به زنان 33 درصد و مردان 67 درصد
اعلام شده است که مسلماً تا پایان سال به این تعداد افزوده شده است البته اگر این
آمار دقیق باشد. احتمال دقیق نبودن آمار به جهت پنهان کردن بیماری افراد از دیگران
است و قضاوت آنان و دوری از نگاه تحقیرآمیز و ترک رفت و آمد افراد است.
سوگمندانه
این آمار هرچند دقیق نیست ولی روند روبه رشد آن از سال 94 تاکنون حاکی از آن است
که هر روز بر تعداد مبتلایان چه از راه خونهای آلوده، سرنگهای مشترک در معتادان
تزریقی، تماس جنسی مادران آلوده افزوده میشود. در حالی که در افکار عمومی این
بیماری جایگاه مناسبی ندارد آمار وحشتناکی که درباره ایدز گفته میشود این بیماری
را به یک معضل بزرگ جهانی تبدیل کرده است. متأسفانه اکثر مبتلایان نیز گروههای
فعال جامعه هستند که ابتلای آنان منجر به خروجشان از چرخه تولید میشود، از طرفی
هم بودجه سنگینی از درآمد ملّی صرف درمان و نگهداری این بیماران میشود. شنیدنی
است که در روز جهانی ایدز (اوّل دسامبر) بسیاری از اندیشمندان و دبیران کل به
حقایق تلخ این بیماری اشاره داشتهاند از جمله کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل
متحد که از تمام مردم جهان خواسته است که برای سخن گفتن از این بیماری به او ملحق
شوند و با سرپوش نگذاشتن به این بیمار و مایه ننگ و بیآبرو نخواندن آن نگذارند که
مبتلان بمیرند. چون در حال حاضر در جامعه با وجود سپری شدن چند دهه از شیوع این
بیماری مردم کماکان و به عنوان یک ننگ به آن نگاه میکنند و سعی در پنهان کردن آن
دارند. در این باره خانم دکتر محبوبه حاج عبدالباقی رئیس بخش عفونی بیمارستان امام
خمینی(ره) میگوید: ایدز و HIV
دو مرحله از یک بیمای واحدند. هنگامی که فرد به HIV آلوده میشود ممکن است تا سالها علامت آن مشخص نشود در این مرحله
بیمار دارای HIV
مثبت است این افراد پس از بروز علائم تب، گلودرد، دانههای پوستی و مننژیت به
مرحله بیعلامتی میرسند این مرحله ممکن است چندین سال طول بکشد که افراد ضعیف و
کم بنیه خیلی زود به مرحله ایدز میرسند خواندنی است که در سال 1384 آماری اعلام
شده بود مبنی بر اینکه در کشور نزدیک به 6 هزار نفر به ویروس ایدز مبتلا هستند و
چون این بیماری دور طولانی داشته گاهاً تا مدت 15 سال نیز در فرد ظاهر نمیشود.
قطعاً درصد قابل توجهی از افراد مبتلا بدون این که بدانند این ویروس را تا سالها
با خود به همراه خواهند داشت.
با
عنایت به اینکه درخصوص آمارهای جدید مبتلایان به ایدز در کشورمان هشدارهای هولناکی
داده میشود آمارهای جهانی از کاهش روند ابتلا به ویروس ایدز خبر میدهد.
سوگمندانه در ایران ما تنها درباره الگوی انتقال این ویروس (سرنگ آلوده، تماسهای
جنسی صحبت میشود و به آمار قابل تأملی نیز درخصوص جمعیت پنهان مبتلایان ارائه نمیگردد
بویژه مبتلا کنندگان بسیاری که با آگاهی از بیماری خود بسراغ دیگران میروند تا
عقده خود را خالی کنند ولی متاسفانه آمار زنان و دختران جوان آلوده و نوزادان
مبتلا با وجود افزایش ده برابری ارائه نمیشود. از طرفی شیوع روافزون این بیماری
در میان کودکان خیابانی و کارتنخوابها و زنان و مردان زبالهگرد پنهان مانده است
همانند مبتلایان بیاطلاع، در کشور ما بعلت کثرت آمار ضد و نقیض و محرمانه بودن
آمار، این بیماری کماکان جز تابوهایی است که اطلاعات دقیق آن دست نیافتنی است.
مهمترین مشکل درباره این بیماری تنها آمار دقیق نیست بلکه نبود هیچ حرکتی از طرف
مسئولین و دستاندرکاران فرهنگ و سلامتی جامعه است.
سینما، تئاتر، تلویزیون و ... هرگز به سراغ این
مقوله نمیروند. تاکنون هیچ فیلمنامهای درباره این بیماری نوشته نشده است مسلماً
اگر به جوانان آگاهی لازم از طریق فیلم و یا سریال تلویزیونی داده شود از آمار
مبتلایان کاسته خواهد شد. پنهانکاری درباره این بیماری خیانتی عظیم بر جوانان و
خانوادههای آنان است بویژه نسل آینده متولّد شده از مبتلایان شایسته است یا در
این شرایط بحرانی فرمان خود مراقبتی به نوجوانان برای پیشگیری از اچ آی وی داده
شود. وقت آن رسیده است که دیگر فقط در روز جهانی ایدز و یا هفته سلامت بفکر شعار
دادن نباشیم بلکه با آموزش مستمر، تولید فیلمهایی براساس واقعیت و تبلیغات صحیح،
اطلاعات لازم را به مردم منتقل کنیم. سطح فرهنگ جامعه را بالا ببریم طوری که دیگر
صحبت کردن از این مسائل و بیان مشکلات آن یک امر عادی شود به ویژه برای جوانان که
گروههایی در معرض خطر هستند. در این راستا راههای محفوظ ماندن از این خطر را
آموزش دهیم. چرا فقط به تبلیغات اجناس سرمایهداران میپردازیم. چقدر پفک، چیپس
تبلیغ میکنیم یعنی جان جوانان به اندازه ثروت صاحبان ثروت ارزش ندارد؟!
یک
پژوهشگر حوزه آسیبهای اجتماعی میگوید: امروزه حدود سه دهه از عمر بیماری ایدز در
ایران میگذرد و البته رسانهای شدن آن، دیگر مفهوم جدید و عجیب و غریبی نیست به
جرأت میتوان گفت نسل اول متخصصان و فرهیختگان این حوزه در حال گذراندن سالهای
بازنشستگی هستند. اما جای سؤالهای زیادی هنوز باقی است. آیا سطح فرهنگ جامعه و
نحوه برخورد اجتماع (جامعه) با این بیماری نیز به اندازه سه دهه رشد کرده است؟
سوگمندانه
هنوز ما این بیماری را در کمال شرمساری یک مسئله اخلاقی میدانیم و بیمار را با
روابط جنسی عموماً نامشروع و یا سرنگ آلوده قضاوت میکنیم و همین امر باعث شده که
حدود نیمی از بیماران به هیچ وجه وارد سیستمهای درمانی نشوند و اصلاً تمایلی به
آگاهی و سیر تحول ویروس در بدن خود نداشته باشند. این تفکر در جامعه ما از آنجا
نشأت گرفته که ما در جامعهای به سر میبریم که درباره روابط جنسی هیچ آموزشی
ندیدهایم، بیشک جزو کم دانشترین افراد در دنیا در حوزه بهداشت جنسی و مسائل
پیرامون آن هستیم.
در
سطح شهرها چقدر پوسترهای تبلیغات میبینیم اما تابحال یک پوستر با مضمونی درباره
آگاهسازی مردم نداریم چرا هنوز انگ و «استیگما» مهمترین مسئله برای مبتلایان به
ویروس اچ آی وی است؟ در حالیکه با پیشرفتهای جدید پزشکی فرد وقتی متوجه میشود
آغشته به ویروس HIV
است با درمان درست و بموقع میتواند یک زندگی کاملاً عادی و با کیفیت داشته باشد و
هرگز هم وارد فاز بیماری ایدز نشود. حتی تشکیل خانواده پدر و مادر شدن را نیز
تجربه کنند و کاملاً مانند یک شهروند عادی رفتار کند.
بیائیم
واقعبین باشیم اکنون در موج سوم ایدز قرار داریم یعنی انتقال از فرآوردههای خونی
و تزریق مشترک معتادان را پشت سر گذاشتهایم و وارد فاز سوم انتقال از طریق رابطه
جنسی شدهایم اکنون ما با بیمارانی روبرو هستیم که هیچ اطلاعی از بیماری خود
ندارند و بدون اطلاع بیماری خود را منتقل میکنند. بدون هیچ اعتیاد و مشخصه ظاهری
پس ما هم باید با تغییرات ماهیتی این بیماری تغییر کنیم نه اینکه همه ساله در روز
جهانی ایدز شعار بدهیم و روبان قرمز ببندیم. باید بپذیریم که انگهای اجتماعی از
ویروس ایدز خطرناکتر است. وقت آن رسیده است که بیپرده آموزش دهیم و جوانان را
آگاه سازیم که در ارتباطهای جنسی به هوش باشند که ایدز در کمین است.
امروزه با وجود اینکه 30 ارگان دولتی و صدها
موسسه غیردولتی در کشور در حوزه اطلاعرسانی ایدز فعال هستند، سنجش میزان موفقیت
آنها را فقط میتوان از یک طریق سنجیده و آن هم کاهش انگ اجتماعی نسبت به این گروه
از بیماران و تحقق شعار «سلامتی حقی برای همه» ... است. ولی متأسفانه با وجود
تجربه 30 ساله ایران در برابر این بیماری هنوز بسیاری از مبتلایان از ابتلای خود
آگاه نیستند چون هنوز هم عدهای براین باورند که صحبت کردن در این باره جزو اسرار
مگو است حتی راهاندازی اتوبوس برای آزمایشات و یا آزمایش قبل از ازدواج را نوعی
ترویج بیبند و باری میدانند نمونهاش عدم اجرای طرح اتوبوسهایی که میتوانست
انگ و تبعیض درخصوص انجام آزمایش HIV
را کاهش دهد و با مشخص شدن تست اولیه مثبت بیمار به خدمات مشاورهای ارجاع داده میشد.
حال شایسته است مسئولین نظام دستور دهند همچون آزمایش اعتیاد قبل از ازدواج،
آزمایش HIV
هم از زوجین قبل از ازدواج گرفته شود. مطمئناً اگر قبل از ازدواج چنین افرادی
شناسایی شوند آمار مبتلایان به طور تصاعدی بالا نمیرود. مسئولین نظام و آنان که
سلامتی را حقی برای همه میدانند ایدز را نادیده نگیرند به سخنی دیگر صورت مسئله
را پاک نکنند.