واژگانی رنگارنگ همچون «تکاب
شهر زرخیز»، «تکاب نگین آذربایجان»؛ «تکاب شهر فرش آهنین»و «تکاب قطب تولید طلای
کشور» کماکان همزاد و همجوار با واژه «محرومیت و عقب ماندگی» است.
شهرستان تکاب با جمعیتی بالغ بر 83 هزار نفر با رنگین
کمانی از مذاهب و قومیتها (ترکیبی از اهل تشیع، تسنن
و اهل حق) که سالیان متمادی است در کنار هم با اتحاد و وحدت و برادری مثالزدنی،
نمود عینی همزیستی مسالمت آمیز را در استان و کشور به تصویر کشیدهاند و در دوران
۸سال دفاع مقدس ایثارگریها و جانفشانیها
نموده و با تقدیم بیش از ۴۵۰شهید از شهرهای شهیدپرور بوده و با مردمانی هوشیار و
توانمند که همواره حضور و مشارکت بالا و چشمگیرشان در عرصه انتخابات و سایر عرصه
های مذهبی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... زبانزد بوده و حکایت از افکار روشن و تشخیص
صحیح مردم با وفا و انقلابی این منطقه دارد و همچنین دارای استعدادهای بالقوه علمی،
دینی و فرهنگی و سیاسی بینظیری در سطح منطقهای و فرامنطقهای می باشد.
این شهرستان با پتانسیل های بالقوه فراوان
کشاورزی، دامپروری، معدنی، گردشگری، میراث فرهنگی، صنایع دستی و....که دارد مستعد
پیشرفت و ترقی می باشد.
وجود دهها
معدن فعال سنگهای ساختمانی و تزئینی، دو معدن غنی طلا و دو کارخانه بزرگ استحصال
طلا، وجود پتانسیل گردشگری همچون آثار باستانی تخت سلیمان بعنوان چهارمین اثر جهانی
ثبت شده در یونسکو، دامداری و کشاورزی حاصلخیز منطقه و صنعت فرش دستباف که
در بازارهای جهانی به «فرش آهنین افشار» معروف است وجه تمایز این شهرستان از سایر
شهرهای استان بلکه کشور به شمار می رود.
لکن با توصیفاتی که ذکر شد
سالهاست چهره شهر به زنگار بی تدبیری و غبار محرومیت آراسته شده این همه درحالی
است که می توان گفت «تکاب شهر استعدادهای پنهان و محرومیت های آشکار بوده است.»
به اعتقاد نگارنده در یک مقایسه
تطبیقی با شهرهای همجوار و شهرهایی با وسعت و ظرفیت تکاب و حتی کوچکتر از آن این
حقیقت اجتناب ناپذیر رخ عیان می نماید که
شهرستان تکاب نه تنها مسیر توسعه و پیشرفت را طی نکرده بلکه از قافله پیشرفت و توسعه
متوازن هم عقب مانده است.
علیرغم معرفی این
شهرستان بعنوان پایلوت اقتصاد مقاومتی از سوی دولت که هم اکنون هم جز ۳۱ شهر کمتر
توسعه یافته کشور محسوب می شود که مسئولان شهرستانی، استانی، کشوری را موظف میکرد
با بهره گیری از استعداد های بالقوه و نهفته ای که دارد از جمله انواع معادن سنگ و
طلا و تزریق اعتبارات ویژه حداقل عدم توسعه یافتگی از چهره این شهرستان را بزدایند
که متاسفانه هنوز هم غبار محرومیت در چهره این شهر به وضوح مشهود است و می توان
گفت کماکان در تب تبعیض و بی عدالتی و بی مهری می سوزد.
با علم به موقعیت استراتژیکی این شهرستان که
نقطه اتصال چهار استان (آذربایجان شرقی، زنجان، کردستان و آذربایجان غربی) بوده
اما زیر ساخت های مواصلاتی اش که از اصلی ترین
مولفه های توسعه متوازن می
باشد از استاندارد های لازم برخوردار نبوده و در این راستا همه ساله ساکنین این
منطقه (به گفته مسئولین زرخیز!!!!) اما محروم چشم انتظار تحقق وعده های عملی مسئولین
میانی و بالادستی بوده که تا کنون میسر و محقق نشده و جامه عمل نپوشیده است.
گفتنی است که نمایندگان
مجلس قانونی به تصویب رساندند که بر اساس
آن درامد هایی که از بخش معادن از طریق ارزش افزوده به شهرستان ها اختصاص می یافت
بر اساس جمعیت ساکن در شهرستان ها این
اعتبارات تخصصیص یابد اما با وجود اینکه قریب به ۸۰ درصد از معادن استان در شهرستان تکاب نهفته و اکتشاف میگردد
باز ظلمی دیگر بر پیکره مردمان مظلوم این دیار فراموش دیار شده بالاخص بر پیکره آن دسته از بچه هایی
که هنوز هم در پس کوچه های خاکی و با کفش های وصله پینه دار مشغول بازی با توپهای
پلاستیکیاند و هنوز هم نظاره گر تخریب و غبار سنگ هایی هستند که بدون فرآوری بصورت خام از این منطقه خارج میکنند
و باز هم چشم انتظار مسئولین استانی و کشوری هستند چرا که توزیع اعتبارات تخصیصی
از بخش ارزش افزوده وفق مصوبه مجلس (یازدهم) می بایست بر اساس جمعیت ساکن در
شهرستان ها توزیع گردد که باز این شهرستان به علت پایین بودن آمار جمعیتی نسبت به
سایر شهرهای استان در حق و حقوق آنها اجحاف و اعتبارات تخصیص یافته از این بخش به
همین علت پایین بودن آمار جمعیت به سایر شهرهایی که از جمعیت بالاتر برخوردارند بیشتر
اختصاص می یابد و بازهم درتکاب و تکابی بدون کلافه باقی می ماند.
اما معضلات و مشکلات تکاب تمام
شدنی نیست بلکه اگر تمامی مشکلات احصا شود مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. در بخش
بهداشت و درمان، بیمارستان ۹۰ تختخوابی که میراث دولتهای نهم ودهم می باشد، علیرغم
گذشت بیش از ۱۴ سال از شروع عملیات عمرانی آن هنوز هم تکمیل و به بهره برداری نرسیده و عدم تکمیل آن از یک سو فرسوده شدن تنها بیمارستان
موجود که قدمتی حدوا ۶۰ساله دارد از دیگر سو موجب گشته که این شهر طلاخیز!!! در
شاخص های بهداشتی و درمانی در رتبه پایین
تری نسبت به دیگر شهرهای استان و حتی کشور قرار گرفته وازقطار توسعه بهداشتی و درمانی
نیز عقب مانَد.
و در نتیجه ساکنین این شهرستان
و روستاهای تابعه آن در بخش بهداشت و درمان به ویژه در این ایام هولناک تهاجم و شیوع
ویروس منحوس کرونا روزگار سخت و پرمشقتی را متحمل شوند.
با امعان نظر به وجود بیش از
۵۰ معدن فعال سنگهای ساختمانی و... در منطقه روزانه صدها تریلر حامل سنگهای معدنی
به صورت خام توسط معدن کاران که اکثریت شان نیز غیربومی و خارج از شهرستان و استان
می باشند بدون اینکه در این شهرستان فرآوری شده و اشتغال زایی نماید از این شهر به
سایر استانها ترانزیت و موجبات تخریب زیرساخت های شهری و روستایی، طبیعت بکر
بالقوه و چشمه سارها و بسترهای زیرزمینی
روستاها و آسیبهای فراوان زیست محیطی و مختل
نمودن زندگی کشاورزان و باغداران منطقه می گردد که آثار زیان بار آن در مهاجرت
روستائیان کاملا مشهود و هویدا می باشد.
عدم سرمایه گذاری معدن داران
در تاسیس و راه اندازی کارخانه های سنگبری در جوار معادن و شهر به منظور اشتغال
زایی و نیز پدیده خام فروشی به بیکاری روزافزون در منطقه افزوده شده و باعث میگردد
سیل جوانان تحصیل کرده جویای کار جهت یافتن لقمه نانی بخور و نمیر به مرکز کشور و استانهای
همجوار گسیل شده که این عامل هم خود مشکلات و معضلات فراوانی در پی داشته و نمکی
است بر روی زخمها و درد و رنج های عدیده جوانان و خانواده ها.
از دیرباز صنعت فرش دستباف و قالیبافی
،جاجیم و گلیم بافی در کنار کارهای کشاورزی و دامپروری و...حرفه زنان هنرمند و قالیباف
شهر و روستاهای شهرستان تکاب بوده و یکی از منابع اصلی درآمدی خانوارها جهت معیشت
و گذران زندگی می باشد. هنرمندان قالیباف دلهای پاک خود را بههمراه قالی فرش آهنین
افشار به بازار عرضه نموده و چشم انتظارند که از فروش دسترنج شبانه روزی شان نانی
برای سفره و آتیه فرزندان فراهم نمایند ولی دست واسطه ها و دلالان رویای تولید
کننده را به یاس مبدل ساخته و سود سرشار این صنعت به جای تولید کننده اصلی نصیب
دلال وواسطه می گردد.
در خاتمه انتظار می رود مسئولین
استانی و کشوری در جهت تحقق عدالت و احقاق حق و حقوق از یاد رفته و فراموش شده از
جمله تحقق قانون تبصره ۶ ماده ۱۴قانون معادن که معدن داران و دولت را موظف میکند
۱۵ درصد از درآمد های وصولی خود را در قالب ارزش افزوده جهت توسعه و عمران و آبادی
به شهرستان اختصاص دهند!!! آیا این امر تاکنون به طور واقعی محقق شده ؟! می شود؟ و
خواهد شد؟
انتهای پیام/