کد خبر: 8034
1400/07/08 - 15:39


مرکل نماد فرهنگ خردگرایی آلمانی

عبدالرضا اعتمادیان

پایگاه خبری صدای زنجان

از تاریخ و تحولات آلمان چیزی بلد نیستم اما یکی از پدیده‌های بزرگ آمال بشری بلند شدن پس از شکست‌هاست انسان‌های نا امیدوار را امیدوار می‌سازد و مایه عبرت می‌شود، تا جنبشی در مسیر زندگی را بنیان نهد. این خواه خواست یک فرد باشد یا یک ملت. به نظر می‌رسد تفاوت چندانی باهم ندارد.

ملت آلمان در تاریخ تحول خود از بیسمارک تا هیتلر و از کنراد آدناور تا آنگلا مرکل، در طی 200 سال اخیر یکی از شاخص‌ترین کشورهای جهان بوده‌اند و در تاریخ تحول اروپا و جهان و ایران نقش اساسی ایفا کرده‌اند.

اولین نقش آنها در قرن 19 در عصر ناصری اتفاق می‌افتد که «سلاطین قاجار نیز (خاصّه ناصرالدین‌شاه) دست‌کم، به‌منظور حفظ تخت و تاج مستقل خویش از دستبرد همسایگان طرّار و طمّاع شمال و جنوب، و پیشگیرى از تجدید سرنوشت اسف‌بار سلاطین گورکانى هند در ایران، با این سیاست همراه و موافق بودند؛ چنان‌که وقتى رجال سیاسى ایران احساس کردند که این حربه به تنهایى، وافى به دفع زورگویىهاى فزاینده حریف نیست، این فکر در ذهنشان قوت گرفت که با کشیدن پاى قدرت‌هاى مقتدر امّا بىطرف آن روزگار (فرانسه، اتریش، آلمان و...) به حوزه سیاست و اقتصاد ایران، از سنگ قدرت‌هاى یادشده در سرکوبى آن دو مار ایرانگزا بهره جویند. و در همین بستر و زمینه سیاسى ــ تاریخى بود که نقشه ارتباط گسترده و محرمانه با کشور آلمان، آلمانِ نوبنیاد و مقتدر پیش از جنگ جهانى اول، آلمان بیسمارک و ویلهلم، مطرح و تعقیب گردید.»  (پرتابل جامع علوم انسانی)

آخرین آن مشارکت در قضیه برجام هست که یکی از پایه‌های اساسی سخت‌ترین میز مذاکرات فرساینده نظام اقتصادی و سیاسی طی 2 قرن اخیر هست.

آنچه از این تاریخ باید پند گرفت و خیلی مهم هست پدیده تربیت و آموزش و تحقیق در نظام آموزشی آلمانی هست که هم می‌سازد و هم ویران و بازسازی می‌کند باقدرت باید گفت تمام ایسم‌های اجتماع گرایی و نظام فلسفه سیاسی و اجتماعی سه قرن اخیر از مکاتب آلمان آغاز گردیده است از مکاتب هگل و کانت و مارکس و تا مکتب فرانکفورت که مکتب انتقادی هست می‌گوید نظام پیشرو در آلمان نظام خردگرایی هست که در نظام ایرانی به نام «توانا بود هر که دانا بود / ز دانش دل پیر برنا بود» از آن هزاران سال پیش پرده برداشته‌اند. ولی فقط لقلقه زبان هست!

بلی، کنراد حاصل چنین مکتبی هست بعد شکست فاجعه‌بار آلمان در برابر متفقین، کشورش را در عرض 20 سال در ردیف 5 کشور اول جهان قرار می‌دهد نه به دنبال پدر فاضل خود بیسمارک می‌رود نه به انتظار مرگ بر امریکا می‌نشیند. آن می‌کند و ثابت می‌کند که خیام فرمود" با چرخ مکن حواله که اندر ره عقل/ چرخ از تو هزار بار بیچاره‌تر است"

آنگلا نیز بعد از فروپاشی دیوار برلین، اتحاد ملت جدا شده 40 ساله را با دو مکتب متضاد (آزاد و دولتی) را چنان به هم متصل نمود که بنام میراث مادر مرکل یاد می شود که بر صدراعظم‌های آینده سنگینی خواهد کرد مگر اقتصاد آلمان به‌ردیف دوم جهان برگردد که خود در هنر و خرد آلمانی بعید به نظر نمی‌رسد. حال بگذریم در اتحاد ملت‌ها چه نقشی داشت.

در عوض ما در مقابل آذربایجان شمالی صف‌آرایی نظامی داریم. جریان، جریان این کجا و آن کجاست!


اقدام کننده: دبیر تحریریه

sedayezanjannews.ir/nx8034


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»