اگر درست به خاطر داشته باشم، چند سال پیش بود که فرماندار وقت
زنجان تحلیلی منحصر به فرد را برای اثبات معیشت خوب زنجانیها ارائه کرد. او گفته
بود که ترافیک عصرگاهی ماشینها در سطح
شهر نشان میدهد که حال و روز زنجانیها خوب است و در حدی از رفاه بهرهمند شدهاند
که این همه ماشین دارند و این حجم از ترافیک را ایجاد میکنند. نمونه این قبیل
تحلیلها و شاخصها در کشور ما کم نیست. مانند اثبات شرایط خوب دسترسی مردم به
مواد غذایی بر اساس شاخص وجود بیماریهای ناشی از اضافه وزن و قص علی هذا! اما
نگرانی جدید آن است که گویا کار از استنادهای این چنینی بر وقایع پیشین گذشته است
و اجرای برنامههایی از همین جنس در دستور کار قرار گرفته است. مثلا فکر کنید که
بخواهند بار ترافیکی شهر را تشدید کنند، تا از این طریق، مرفه بودن شهروندان
زنجانی غیر قابل انکار شود! البته که نباید شک کرد این فعالیتها و برنامه ریزیها
برای بالا بردن این قبیل شاخصهای توسعه بخشی، تنها با نیت خدمت صورت میپذیرد و
مسئولان فروتن و خدوممان، تنها برای رضایت مردم این زحمتها را بر خود روا میدارند.
اما از شاخص ترافیک و اضافه وزن که بگذریم، تداوم برنامهها
و اجرای طرحهای عجیب دیگری نیز در حال پیگیری است تا شاخص نگران کننده دیگری رشد پیدا کند و
اثبات شود که عده ای از خدمتگزاران خاضع، برای بالا رفتن این شاخصها تلاشی شبانه
روزی کردهاند. خوب میدانیم که یکی از
مشکلات استان زنجان، بیلان منفی آب است. افت سطح آبهای زیرزمینی و خشک و کم آب
شدن فزاینده رودخانهها و تبعات منفی گسترده آنها که اشتغال و رفاه و
سلامتی را تهدید میکند، مشکل کوچکی نیست که بتوان با بیاعتنایی از کنار آن عبور
کرد. اما وقتی علتهای این معضل را ریشهیابی میکنیم، به شاخصهای عجیبی در مورد
طرحهای متعدد برداشت آب می رسیم که بارها به عنوان شاخصهای توسعه استان مطرح شده
و میشوند. از احداث کارخانههای آببر و طرحهای آبزیپروری در سرزمینهای دارای
پتانسیل بالای هدررفت تبخیری آب و کشاورزیهای غیرکارشناسی گرفته تا سدسازیهای
غیراصولی و مبتنی بر مطالعات و مشاورههای غلط و دادههای نادرست. در همین راستا،
نشستها و خبررسانیهای جالبی هم شکل گرفته و میگیرد تا نشان داده شود که برای
ادامه یافتن ساختن این سدها چه تلاشهای بیدریغی صورت میپذیرد. مثلا برای آن که
ساختن سد مشمپا را شاخصی برای توسعه و رفع مشکلات جلوه دهند-با وجود شور بودن آب و
خطر شور ساختن خاک و زمین و هدررفت تبخیری حجم چشمگیری از آب و از بین بردن فرصت
منحصر به فرد ایجاد اکوپارک و تهدید محوطههای باستانی و ...- اعلام میکنند که
این طرح با هدف تامین کسری آب شرب زنجان و 219 روستای این شهرستان و تامین آب مورد
نیاز صنایع شهرستان در حال اجراست و تا 34 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. یا آن که
ساختن سد مراش که توام با نقض مکرر و گسترده قانون و مقررات بوده و معلوم شده است که
بخش عمدهای از ویژگیها و اهداف آن در حال حاضر واقعیت ندارد، 53 درصد پیش رفته و
یک هزار و 229 میلیارد ریال اعتبار هزینه کرده است. سد بلوبین هم که بخش عمدهای
از اهداف آن حذف شده است و آورد آبی واقعی آن هم فاصله معناداری با اعداد نوشته شده
در مطالعات ارزیابی آن پیدا کرده است، 58 درصد پیشرفت کاری داشته و در این میان چه
تلاشهایی میشود تا میلیاردها تومان اعتبار ملی به چاه ویل این سدها ریخته شود و
در نتیجه آنها، رودخانه در حال مرگ قزل اوزن، چند صباحی زودتر جان بکند و به
میمنت وخوشی، فهرست مصیبت هایمان کامل شود. گویا قاتلان فروتن قزل اوزن، تا تمام
خنجر خدمت شان را در پشت و پهلوی این رودخانه فرو نبرند، دست از خدمت برنخواهند
داشت!