کد خبر: 10030
1402/05/07 - 15:55


رازهای ماندگاری عاشورا

✍محمدعلی خالق نژاد

پایگاه خبری صدای زنجان

پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ ابعاد شخصیتی اباعبدالله الحسین علیه السلام به ویژه قیام خون بار آن حضرت به آسانی دست یافتنی نیست. هرچه درباره آن حضرت گفته و نوشته شود باز سخن‌های ناگفته بسیار باقی است. وبه راستی عمر آدمی وآدمیان برای آنچه اوآفرید و در حیات انسانی درافکند، کفایت نمی کند. لکن به قول شاعر :" آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید /

بر همین اساس هم برآن شدم دراین ایّام حزن وماتم حضرت سیدالشهداء(ع) و اهل بیت و یاران باوفایش به وسع قلم و اندیشه خود در حد توان جلوه هایی از رازهای ماندگاری عاشورا و واقعه کربلا را به رشته تحریر درآورده و به ساحت مقدّس دردانه رسول الله (ص) و دوستدارانش تقدیم نموده و ادای دِینی کرده باشم .

 در واقع مصیبت امام و اهل بیت(ع) از شب ۲۸ ماه رجب سال ۶۰ هجري هنگامی که والی مدینه از حضرت بیعت برای یزید خواست، و حضرت هجرت به مکه را آغاز کرد شروع شده است!

واقعه کربلا یکی از نوادر رویدادهایی است که درتاریخ بشری پدید آمده وهمچون دیگر وقایع ،درآن گروهی اندک به انگیزه احیای ارزش ها و تعالی آدمیان در رویارویی باسپاهی گران که ادای وظیفه سیاسی، اجتماعی و یا دست‌یابی به نام و نان، محرکی نداشتند مورد ستم واقع شده و به خاک و خون کشیده شدند. به راستی صفحات تاریخ هیچگاه از وجود چنین انسان‌هایی که با اهدافی بزرگ وانسانی گام پیش نهاده وبرای نیل بدانها جان خویش را فدانمودند خالی نبوده، چنانکه وجود انسانهای پیرو ، مطیع و عوام که بدون شناخت ودریافت راه، تنها به حکم ديگران دست به خون ریزی وقتل وغارت زده اند نیز اندک نبوده‌اند.

واقعه عاشورا در نگاه اولیّه یکی از آنهاست که عدّه‌ای اندک به رهبری و پیشوایی امام حسین (ع) درسال ۶۰هجری حرکتی را برعلیه ظلم وبیداد آغاز کرده ودر اندک زمانی دراوایل سال ۶۱قمری به دست قدرت وسیاست ویابهتر بگوییم ثلاثه (زروزور تزویر) سَبُعانه به شهادت رسیدند و همچون دیگر وقایع، بازماندگان آن به اسارت واموال اندک شان به غنیمت برده شد وگروه به ظاهر پیروز این پیکار نابرابر پس از موفقیّت ظاهری به جشن و پایکوبی پرداخته وبرای تسکین قلوب عوام مردم و نیز اظهار قدرت حکومت در سرکوبی شورشیان، اینان را با وضع رقّت باری در میان مردم گردانده وانگشت نما کردند و عدّه‌ای هم به یُمن توفیق های به دست آمده خشنود گشته و مدالی در یافتند وعده‌ای به رغم شکست خوردنشان تحقیر شدند و این سنّت جنگ ها و جدال‌ها در تاریخ بوده و هست.

نه دگرگونی می‌یابد و نه از بین می‌رود. اما ازمیان همه حوادث تاریخ ،واقعه عاشورا ویژگی بارزی داشته وماندگار شده است وگذر زمان نه تنها برروی آن پرده نیفکنده وآن را به بوته نسيان و فراموشی نسپرده است ،بلکه هرروز به رغم تلاش‌هایی که برای نابودی آن در ادوار تاریخی ،به ویژه عصر متوکل عباسی صورت گرفته نمایان ترش ساخته و غبار ها از آن زدوده و برخلاف دیگر وقایع، دیرینگی بر عظمت آن افزوده و شکوفاترش ساخته است .

به راستی چه عنصر یا عناصری در واقعه عاشورا وجود داشت که این‌گونه بر تارک تاریخ درخشندگی یافته وماندگار شده است؟! و چه چیزهایی درآن بوده که نه تنها گذر زمان برآن غباری نیفکنده، بلکه پرده‌ها راکناری زده وجلوه‌هایی از آن را وانموده است و دل‌های بیش‌تری به آن توجه یافته و شیفته می‌شوند ‌.

برای پاسخ به این پرسش اساسی ،تامّلی ویژه لازم است تا بتوان در پرتو آن واقعیّت قضیّه را دریافت وبه گونه‌ای ماندگاری واقعه را به درستی فهم کرد.

بااین توصیفات باید گفت در ماندگاری واقعه عاشورا عواملی چند دخیل بودند که به اختصار به چند مورد از آنهااشارتی می شود:

اولین کشته از خاندان رسول الله (ص)

امام حسین علیه السلام که نوردیده پیامبر گرامی اسلام(ص) بوده وبارها ازطرف رسول خدا (ص) ستوده ومایه نجات بشر خوانده شده بود وملاک حق وباطل، به دست گروهایی که مکنت واعتبار خودرا ازپیامبر یافته بودند به قتلگاه برده شده

و به خاک و خون کشیده شد. بی‌تردید این واقعه ای غیر منتظره وبی پیشینه بود وحتّی بعدهانیز هیج جا چنین فاجعه اسفباری روی نداد که عدّه ای به رغم خواست وپسند رهبر دینی خویش محبوب‌ترین فرد را به فجیع ترین شکل به کشتن دهند. کشته شدن فرزند رسول خدا هرگز امری توجیه شدنی نبود اما یزید مست قدرت وبی تجربه‌ بدون درنظر داشتِ جوِّ حاکم براندیشه عمومی جامعه ،خام موقعیتی شد که نمی دانست چگونه وبه چه بهایی بدورسیده وبی محابا دستور کشتن سبط  رسول‌ الله(ص) را درصورت عدم بیعت، به امیرش در مدینه  داد.زشتی این عمل چیزی نبوده و نیست که بتوان از چهره تاریخ آن رازدود، تااسلامی هست ومسلمانی خاطره قربانی کردن فرزند پیام آور اسلام به دست حاکم قدرت یافته ازاسلام باقی خواهد ماند.

بدعتی در آئین نبرد جوانمردانه

آدمیان باهر فکر وفرهنگی به قواعدی پاي بندند که همان قواعد به پایداری نظامشان می انجامد استواری هرجامعه ونظامی براصولی است که لزوماً آن اصول ارزشی وانسانی نیست امّا اساس جامعه به شمار می آید .عرب ها اگر چه در ظلمت وگمراهی به سر می بردند وارزشها وملاک هاي انسانی در میانشان حاکم نبودولی خود به اصولی دل داشتند که تخلُّف از آن را شایسته غیرت عرب نمی دانستند،حتی آنگاه که به غارتگری می پرداختند بازبه قواعدی توجه داشتند ازجمله آن قواعد که درتفکر دینی نیز برآن صحّه نهاده شده خود نگهداری از آزار واذیّت کودکان ،زنان وپیران درپیکار است.

بطوریکه درواقعه کربلا ،امام زین العابدین(ع) که مریض بود ،حضور داشت ودر بستر آرمیده بود چون امام حسین( ع)شهید شد شمربن ذی الجوشن گفت : بکشید این مردرا.

مردی از یارانش به سرزنش گفت: سبحان‌الله! آیا جوانی را که مریض وناتوان از کارزار است‌ می کشی؟! اینجابودکه عمرابن سعد آمد وگفت تامُتَعَرِّضِ زنان واین مریض نشوند.(طبقات ابن سعد ،ج۵،ص۲۱۲).

به هرروی درواقعه کربلادر مورد بازماندگان  نه سنّت اسلامی رعایت شد ونه به سنّت عربی توجه گردید.گذشته ازآن که زنان وکودکانِ اسیر به خاندان رسالت وپیامبری منتسب بودند و ملاحظه حرمت آنان حکم شریعت ودیانت بود،چون اسير و بی پناه بودند؟ به حکم انسانیّت وغیرتمندی نیز، چنانکه از امام حسین (ع)ذکر شده ،آنگاه که سپاه دشمن به حریم حرم تجاوز آغازیدند با صدای بلند فرمود:یا شیعه آل ابی سفیان ان لم یکن لکم دین ولا تخافون المعاد فکونوا احراراً فی دنیایم (سیدبن طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف،ص۷۱)می بایستی نسبت به آنان نرمش نشان داده وتیمارشان کنند اما نه تنها چنین نکردند بلکه به زشت ترین شیوه ممکن بااسرا رفتار  وبه آزار واذیّت آنان دست زدند و...رفتاری که نه به راستی پیشینه ای داشت ونه بعدها به مانند آن رخ دادوهمین امر خود موجب ماندگاری واقعه عاشورا شد.

استواری امام و پافشاری بر اصول

حرکت امام حسین علیه السلام فراوان مورد تحلیل وبررسی قرار گرفته و قلم های بسیاری زندگی وقیام حضرتش را به تصویر کشیده اند که دراینجا چندان به بسط وگسترش آن نیازی نیست لکن اشارتی مختصر ضروری می نماید.

امام حسین(ع) به حکم وظیفه دینی ومسئولیّت انسانی ،برای رهایی انسان‌ها از قید وبند جاهلی به عرصه اعتراض گام نهاد ودرپی دنباله روی از جدّ بزرگوارخویش پیامبر (ص) برآمد تا سنّت های اورازنده کند .به راستی استواری امام براصول وعدم نرمش درمقابل آن در تمام تاریخ بی بدیل است. لحظه لحظه حرکت امام حسین (ع) از مدینه تامکّه،ازمکّه تاکربلا واز کربلا تا شهادت مایه شگفت وحیرت بود ونشانی از پایبندی ایشان به اصول .

واقعه عاشورا، تقابل صلابت انسان دین دار وهدفمند درمقابل جبهه مقلد وبی ریشه بود.همین امر آن راماندگار ترش ساخته است.شور وشعور حاکم بر حرکت امام وپذیرش مرگ با آغوش باز به همراه نهضت آگاهی بخش فضایی آفرید که دیگر هرگز مشابه نیافت واین یگانگی بدان ویژگی بارز بخشیده است وتاریخ بشری چه پیش از او وچه پس از وی نتوانسته نمونه ای رانشان دهد که باحرکت امام مشابه باشد.

الگودهی قیام

همچنان‌که تاکنون بیان شد مجموعه ای ازعناصر دربرجستگی واقعه عاشورا نقش آفرید ودریک بازخورد طبیعی به برجستگی آن افزوده شد ،بااین توضیح که حرکت ارزشمدارانه امام حسین علیه السلام که به انگیزه احیای  سنّت نبوی و علوی و نیز امر به معروف ونهی ازمنکر صورت گرفته بود ،آن هم از طرف کسی که خود نزد پیامبر خدامحبوبیّت ویژه داشت واز طرف حضرتش به اوصاف بلندی ستوده شده وکشتی نجات آدمیان خوانده شد آن الحسین مصباح الهدی وسفینه انجاهونیز ایثارگری ووفاداری که درهمراهانش دیده شد وهمه اینهااز آگاهی وشناخت برین آدمی حکایت داشت وتفسیری متعالی از زندگی وهستی ،خود سرمشق والگویی برای بسیاری آدمیان گردید که درپی یافتن  راه صحیح زندگی وگریز ازذلَّت درجستجو وکاوش اند واین قیام ازهمان  آغاز الگویی برای دیگران شد ،الگویی قابل پیروی وعمل .این خود در ماندگاری عاشورا موثر افتاد وهرروز عدّه ای درپی شناخت بهتر آن برآمده‌وزوایای آن راگشودند تابتوانند برآن اساس گامی پیش نهند..

نتیجه آنکه عناصر ماندگار ساز،چنان که بیان شد، تنها در این واقعه به چشم می خورد. در این تحلیل‌به عوامل عمومی وعناصر پنهانی غیر قابل اثبات توجهی نشده است. همه آنچه گفته شد به راحتی قابل اثبات وارائه است وهر انسان اندیشه گری می تواند به آن دست یابد .

 

اقدام کننده: سروش سلطانی

صدای زنجانیادداشتواقعه کربلامحمدعلی خالق نژاد
sedayezanjannews.ir/nx10030


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»