کد خبر: 11144
1402/10/24 - 9:21


یادداشت/ وحید خاتمی:

زنجان میزبان نامهربانی‌ها

زنجان شاید قدمتش به بلندای تاریخ‌مان باشد ولی بخت و اقبال آن بسی کوتاه است و ستاره‌اش، در پهنه این کشور بسیار کم فروغ، بهره‌اش هم در تناسب و قیاس با منابعش، غیر متوازن است

پایگاه خبری صدای زنجان

پایگاه خبری صدای زنجان نیوز/ زنجان شاید قدمتش به بلندای تاریخ‌مان باشد ولی بخت و اقبال آن بسی کوتاه است و ستاره‌اش، در پهنه این کشور بسیار کم فروغ، بهره‌اش هم در تناسب و قیاس با منابعش، غیر متوازن  است.

اردشیر بابکان نامش را شهین مسما نمود که شاید ملک و قدرش، ملوکانه باشد ولی نه نام شهین را و نه نام زنگان را توانست به یدک بکشد.

مردمانش نجابت‌های زایدالوصفی از خود به منصه ظهور رسانده‌اند که گاهی، میهمانانش نیز با سوءبرداشت از این حسن سلوک زنجانی ها، اقسام سوءاستفاده ها را در حق این خطه و مردمانش نموده اند.

آسمان این دیار دیگر آن اکسیژن حیات بخش را نداشته و توانائی سیراب نمودن زمین خشک آن را ندارد .

غرش این آسمان دیگر آن بار گذشته را ندارد، قهر و نخوت آسمان‌ این دیار بر زمین و زمینیانش، امری بازخوردی و منطقی است.

مگر نه این است که روابط و بر هم کنش‌های طبیعت مشمول قوانین فیزیکی است. طبق اصول مسلم طبیعی و فیزیکی، هر کنشی را واکنشی است؟!

مگر می‌شود ما زمینیان، تمامی عناصر شیمیایی را در لایه‌های مختلف آسمان متصاعد نماییم و جان و زیبائی این آسمان را از او بستانیم، ولی انتظار نداشته باشیم که کربن‌ها و مشتقات حاصله آن را به شش‌های‌مان بازنگرداند.

 آسمان نیز مستثنی از قواعد طبیعی نیست. قواعدش مطابق قواعد علّی و معلولی و روابط پوزیتویستی است.

خطیرترین عناصر شیمیائی تباه کننده حیات را به آسمان شهرمان دود می‌کنیم و آسمان نیز آن اتمسفری که ممد و مفرح حیات مان بود را امروز بدل به مخل حیات، ما زنجانی‌ها کرده است.

این عناصر شیمیایی علاوه بر اینکه آسمان و ارتباطش را با زمین دچار قهر و غضب نموده بلکه ریه حیات اهل این زمین را با اقسام توده‌های سرطانی مواجه نموده است.

آنچه‌ نصیب و ارزانی این میزبانان مهربان، شده است. پستوهای شفاخانه‌ها، پلکان مطب‌های اطباء و کرشمه و ناز طبیبان بوده است.

درست است که اقلیتی که بر سر این سفره نشسته‌اند عرش و آسمان‌ لاجوردی‌اش را  برای ما زنجانی‌ها، خاکستری کرده‌اند ولی زندگی خودشان را از فرش به عرش رسانده‌اند. صد البته زنجان برای این‌ عزیزان زنجان، میزبان مهربانی است. 

 

شاید بسیاری از صاحبان این صنایع، اهل زنجان، باشند ولی باز هم میهمان به شمار می‌روند

شاید بسیاری از صاحبان این صنایع، اهل زنجان، باشند ولی باز هم میهمان به شمار می‌روند چون صنایع آلاینده آنها، که برایشان ثروت بی حد و حصر به ارمغان آورده است در این استان مستقر است. ولی بعضا، خود و خانواده‌شان با ارتقا تمکن مالی شان، در خوش آب و هواترین نقاط سکنی گزیده و یا حتی در کشورهای توسعه یافته‌تر، زندگی پرزرق و برقی را  ایجاد نموده‌اند.

شاید بدتر از آن را شاهد بوده باشیم که ثروتشان را  که در این دیار اندوخته اند، نه در کشور خودمان بلکه در کشورهای دیگر  در عرصه صنایع پاک سرمایه‌گذاری نموده و یا اینکه در کشورهای مترقی‌تر، هزینه می‌نمایند.

بنابراین ارزآوری که مدعی آن هستند را به گونه‌ای دیگر از کشور خارج می‌نمایند.

و اگر خدای ناکرده ما زنجانی‌ها، به صاحبان این صنایع آلاينده، انتقاد کوچکی نمائیم ، یا اگر در جریان اندوخته‌های مالی این عزیزان مقداری خلل ایجاد شده، یا در کارشان مقداری گره ایجاد شود، اشک شان دم مشکش‌شان خواهد بود و چنان اشک‌ریزانی به راه می‌اندازند که گویی ما میزبانان خوبی برای اینها نبوده‌ایم!!!

سوالی که در ذهن این خاطی، خلجان می‌نماید و با بنیان‌های فکر دینی مان نیز در ارتباط است این است که آیا اشک این عزیزان و ملکات رذیله‌ای که در نهانخانه این سنخ رفتارها نهفته است، اشک آسمان‌ را از ما، مردم این دیار دریغ نموده است؟!

بی پروائی، تهور و جسارتی که از قدرت ازدیاد ثروت در این عزیزان ایجاد شده است به گونه‌ای شده است که خودشان را در جايگاه حق مطلق پنداشته اظهار می‌دارند که زمانی که دچار ناراحتی می‌شویم کارکنان‌مان، مغضوب و مطرود ما شده و مورد فحاشی‌مان قرار می‌گیرند.

شاید پیام این اظهارات این باشد که ما را ناراحت نفرمائید و تاذی خاطرمان را فراهم نکنید تا مجبور نشویم که میزبانانی که در نقش کارگر، کارمند و مهندس برای‌مان اشتغال دارند را مورد فحاشی قرار دهیم.

هر چند راقم این سطور نیز از خداوند منان استعانت می‌جویم تا مورد تادیب و غضب این عزیزان قرار نگیرم.

مفاهیم کلی و معقولی همچون ایجاد اشتغال و یا تولید و رشد صنعت، لقلقه لسانی است برای فرافکنی، و تحت الشعاع قرار دادن دغدغه‌های محیط زیستی برای اینان می‌باشد. البته لازم به ذکر است حفظ و حراست از محیط زیست نیز نقش بارزی در فرآیند توسعه دارد و حتی از مولفه‌های امنیتی جامعه نیز محسوب می‌شود.

شایان ذکر است صاحبان صنایعی و فعالان اقتصادی، در این استان وجود دارند که شرافت را فدای سودهای کلان ننموده‌اند و نه تنها دغدغه توسعه استان را دارند بلکه تمامی مولفه‌های محیط زیستی برایشان در اولویت قرار دارد تا بدان جائی که سودشان را در قبال حفظ محیط زیست، به طور متنابه تنزل و تقلیل بخشیده‌اند.

این صنعتگران و به معنای واقعی کلمه کارآفرینان، دین و تکلیف اخلاقی‌شان را بر این خطه بطور اکمل پرداخته‌اند و اصالتی از خود به نمایش می‌گذارند که تفاوت بین این قشر با نوکیسه‌های دیگر به عینه، مشهود است.

جالب اینکه این کارآفرینان واقعی، نه گریسته‌اند و نه به دنبال نمايش‌های ریاکارانه بوده‌اند.

این قشر شریف نه تنها میهمان نیستند بلکه میزبانانی و صاحب خانه‌هائی هستند که نزد مردم همین شهر، زندگی مرسوم و مالوفی داشته‌اند و بسی مکرم و محترم هستند.

در واقع این‌ها سلیم‌النفس‌هائی هستند که قهرمانان واقعی این شهر و دیار هستند.

از وضعیت آسمان‌ و رنج‌هایش به زمین برسیم، اوضاع زمین‌مان نیز کمتر از آسمان نیست .

زمینی که خاکش اگر طلا نباشد ولی عناصر ثروت را آنچنان در خود انباشت نموده است که شاید کمتر از آن نباشد.

خاک معادن این استان به سایر شهرها و یا کشورها، صادر شده و با فرآوری‌های تکنولوژیک، ارزش افزوده‌ای متزاید یافته، اشتغال آفرینی و ثروت چندین برابری را نیز برای آنها به ارمغان می آورد .

اگر هم خاک معادن‌مان در صنعت استفاده شود، در صنایع و تولیدهائی مصروف می‌شود که بیشترین آلایندگی‌های را بر عناصر اربعه حیات‌مان دارد.

 و متاسفانه بیشتر منابع آبی‌مان را نیز خرج صنایع می‌نماییم که به شدت آب‌بر، می‌باشد.

آری ما زنجانی‌ها، میزبان مهربانی بر تمامی صنایعی هستیم که شاید استان‌های همجوارمان نیز آن‌ها را مورد پذیرش قرار نداده‌اند و آن صنایع آلاینده را، با منتی بر گرده‌مان و با کلید واژه‌های موجه‌ای همچون اشتغال و تولید، بر ما مسلط نموده‌اند.

آب، خاک و هوای‌مان را صرف آنها نموده‌ایم‌ در صورتی که آورده این صنایع برای زنجان و زنجانی‌ها در مقابل مضار و خسران‌های آن، بسیار قلیل و اندک است.

 

ما میزبان بسیار مهربان‌تری نیز برای صاحبان این صنایع هستیم

به برکت میزبان مهربان، انباشت ثروت بیش از حد برای این عزیزان مستدام و مستمر بوده، ولی مابه ازای آن، عناصر حیاتی ‌مان را به ثمن‌ بخس بذل و بخشش کرده‌ایم. حتی آنقدر محجوب و مأخوذ به حیا هستیم که آنها را تمجید و ستایش نیز می‌نمائیم که فی‌المثل چند نفر کارگر و مستخدم به توسط این‌ها، ارتزاقی هر چند اندک می‌برند.

به آن عزیزان نیز نام‌های با مسمائی همچون کارآفرین و جهادگران تولید، می‌نهیم.

انواع تجلیل‌ها و و بزرگداشت‌ها را برایشان می‌نمائیم، اعتباری سترگ برای آنها در جامعه قائل شده‌ایم ،که شاید با یک ژرف‌نگری عمیق‌تر و قیاس عادلانه با سایر کارآفرینان واقعی کشور، درخواهیم یافت که اطلاق واژه‌هائی مانند، کارآفرین به اینها مصداق بارز تعابیر غیر ما وضع له است.

نه تنها این صنایع در شاخص‌های توسعه‌ نقش چندانی ندارند بلکه با در نظر گرفتن مصارف کلان منابع آبی و انرژی، همچنین آلوده نمودن بیش از حد، آب، خاک و هوا، ضد توسعه برای استان محسوب می‌شوند.

در عوض، نهایت مناعت طبعی و لطفی که این میهمانان در مقابل این هزینه‌ها به میزبان‌های شان‌، هبه می‌دهند، این است که عشری از اعشار ثروت کلان خود را تحت عنوان، خیریه‌ها انفاق می‌نمایند. البته گوش فلک را هم برای این بذل و بخشش متظاهرانه کر می‌نمایند .

گاها شنیده می‌شود که این خیراتی هم که می‌نمایند نیز به سبک و سیاق دیگری عایدات مالی بیشتری نیز دارد.

نقیر و قمطیری از ثروت‌شان را در خیریه‌ها برای همان بیماران سرطانی هزینه می‌نمایند که شاید آن بیماری، نتیجه صناعت و تولید آلایندگی آن‌ها بوده باشد.

البته ما میزبانان مهربان، با روش‌ها و زبان‌های مختلف قدردان آن خیریه‌ها بوده و هستیم.

حتی بجای ارج نهادن بر تاریخ ، میراث و فرهنگ‌مان بر وجود خیریه‌های‌مان مبالات و تفاخر می‌نماییم.

 از خرد و کلان مقامات لشگری و کشوری که به شهرمان، دعوت می‌شوند، را به دیدار خیریه‌ها برده و به عنوان دستاورد، بدان‌ها مباهات می‌نمائیم. 

شنیده‌های حاکی از آن است در این شهر آمار مبتلایان به سرطان به نسبت نرم کشوری بالاتر است که امیدواریم درست نباشد. ولی همشهری‌های ما که مبتلابه، بیماری‌های صعب‌العلاج شده‌اند، بیشتر از صعوبت و آلام این بیماری‌ها، هزینه‌های مترتب بر بیماری ‌، آنها را وادار به پناه بردن به خیریه‌ها نموده است . که شاید هم بیماری‌شان عواقب آن آلایندگی‌های مورد اشاره، باشد.

 

آری زنجان میزبان مهربانی است، نیروهای انسانی را در ساحت‌های قدرت و سیاست، اقتصاد، فرهنگ و هنر پرورش داده و به هر دلیلی موجه یا غیر موجه، بالاجبار یا به اراده خویش، آنها را به سایر بلاد و خاصه پایتخت رهنمون ساختیم.

نیروهای انسانی‌مان در این استان در تمامی زمینه‌ها، بعد از اینکه غنای‌شان بواسطه آزمون و خطاهای متعدد، افزوده شده و مثمر شدند، همراه با خیر و برکتش، صادر نمودیم.

آنچه‌ نصیب میزبانان مهربان زنجانی شد آزمون و خطائی بود که آنها را از فترت به بلوغ و از خامی به پختگی رساند. ثمرات پختگی و بلوغ شان را به هموطنان مان عرضه نمودیم.

زنجانی‌های مهربان، حتی رجالی را هم در سطوح ملی پرور نمودند و در هیأت‌های دولت و نهادهای بالای تصمیم گیری نشاندند.

 با یک امعان نظر به روند ظهور و بروزشان در می‌یابیم که جلوس این عزیزان در این مسندها، منشأ اثری برای زادگاه‌شان نداشته است. این در صورتی است که این رجال، بخش عظیمی از مشروعیت شان در قدرت را بواسطه میزبانان مهربان که زنجانی ها هستند، دریافت کرده اند .

ولی  باز هم ما زنجانی ها، به واسطه روحیاتی که داریم به وجود آنها فخر می‌کنیم و برای شان فرش قرمز پهن نموده و تکریم شان، می‌نماییم.

 

 کمترین تقاضاها را برای توسعه استان و شهرمان داریم

 شاید کم شهری را سراغ داشته باشیم که مردمانش به اغیار، اجازه دست‌اندازی به منابع طبیعی و غیر طبیعی و مدخلیت در قدرت‌های تصمیم‌گیری‌شان بدهند. ولی ما زنجانی‌ها چه بسیار در ادوار گذشته تا به اکنون به هموطنان مان از اکناف کشورمان این گونه خدمت‌رسانی کرده و واژه میهمان‌نوازی را به بهترین شکل خود صرف نموده‌ایم.

یکی ديگر از مصادیق گزاره "زنجان میزبان مهربان" در سفرهای استانی رؤسای جمهور، وزراء و مقامات عالیه رخ عیان می کند.

کمترین و نازلترین درخواست‌ها و مطالبه‌ها را از میهمانان و مقامات عالیه داریم، کمترین تقاضاها را برای توسعه استان و شهرمان داریم.

به جرأت می‌توان گفت که اعتراض‌های‌مان برای توسعه استان در مواجه به مقامات عالیه ملی و محلی، قریب به صفر است.

آری زنجان، میزبان، مهربانی است

 علیرغم ظاهر ساده این جمله، درد مشترک و تاریخی ما زنجانی‌ها را در خود مستتر نموده است.

 

شعار زنجان میزبان مهربانی ، را گونه‌ای متفاوت تفسیر نمودیم که شاید برای ما زنجانی‌ها قابل تأمل باشد.

در سفر آقای رئیسی به استان ما شعار" زنجان میزبان مهربانی" را در محل سخنرانی آقای رئیسی منقش و صورت‌بندی نمودند.

 در روزهای اخیر شاهد بودیم، عضوی از اعضای شورای شهر و ابواب جمعی شان، برای نمایش این شعار، در سفر آقای رئیسی به زنجان، به مقام‌های دولتی، اعتراض و گلایه نمودند.

البته استدلال و زاویه دید آن عزیزان با استدلال‌های این دل نوشته، کاملا متفاوت و متباین است.

 دغدغه ایشان عدم نشر شعار، زنجان پایتخت شور و شعور حسینی بوده است در صورتی که این شعار را در کل کشور به اندازه‌  کافی  فریاد زده‌ایم. در اقصی نقاط کشور، سند و پایتخت شور حسینی را به نام زنجان و زنجانی‌های زده‌اند، ولی میزبان مهربان بودن‌مان، علیرغم هزینه‌های فراوانش برای زنجان، پنهان و مکتوم مانده است.

 میزبان مهربان بودن، را اتفاقا شهرهایی به یغما برده‌اند که میزبانی‌شان بسیار ضعیف و خفیف‌تر از ما زنجانی‌ها می‌باشد.

 

ادله آخرمان در باب میزبان، مهربان بودن‌‌مان، همین سنخ نمایندگان می‌باشند

این نماینده‌ای که اینگونه مخالف اين شعار است، شاید حق داشته باشد که اینگونه طغیان نموده و عصبانی شود.

چون یکی از مصادیق مهربانی، ما زنجانی‌ها، حضور خود ایشان و دوستان‌شان در مصادر امور زنجانی‌ها است.

حقیقتا میزبانان مهربانی برای این عزیزان هستیم. اگر این نمایندگان در شهرهای دیگری بودند مردمان شان چنان زخم زبان‌ها و انتقادهائی بر ایشان نثار می‌نمودند که این گونه آزاد و مختار به انجام هر کار و هر اظهار نظری نباشند.

بایستی تصمیم، کار و اظهار نظر نمایندگان مان، مطابق میل و اراده مردم و در راستای منافع اکثريت مردم باشد.

نه مختار و آزاد بر انجام‌ کار و یا اظهارنظر و تصمیم گیری، مطابق میل و اراده شخصی و گروهی‌شان باشد.

مطمئنا برای این سنخ نماینده‌ها، زنجان میزبان مهربانی برای این میهمانان خوانده یا  ناخوانده است.

بنابراین خشم آنها از چنین گزاره‌های مفهومی و کانسپچوال و شوریدن‌شان بر طراحان و ناشران این سنخ، ترکیبات وصفی شاد و طرفه، قابل درک است.

 

آری زنجان میزبان، مهربانی است و گاهی شاهد این امر بوده ایم که این مهر و عشق یکطرفه بوده و میهمانان‌مان آنچنان که شایسته ماست، مهربان نبوده‌اند و البته‌ در موارد متعددی هم، برازنده تاریخ کهن‌مان هم نبوده‌اند.

در نتیجه حقیر، با عرض اعتذار و پوزش نسبت به همه این عزیزان، و عذر تقصیر بابت درشت‌گوئی‌هایم ، استنتاج می‌نمایم که "زنجان میزبان نامهربانی‌ها شده است"

اقدام کننده: ایرج_رفیعی

صدای زنجانزنجانریاست جمهوریصنایع
sedayezanjannews.ir/nx11144


درباره ما تماس با ما آرشیو اخبار آرشیو روزنامه گزارش تصویری تبلیغات در سایت

«من برنامه نویس هستم» «بهار 1398»