نگاههای سیاسی مانع از یافتن راه حل ورود بانوان
به محل برگزاری مسابقات ورزشی است.
این روزها چتر نگاه سیاسی مانع رسیدن زنان به خواستههای
برحقشان در جامعه شده است. اینکه عدهای از زنان تمایل دارند در بازیهای تیم ملی حضور
پیدا کنند و همانگونه که زنان خارجی تیم ملی خود را حمایت میکنند آنها نیز با حسرت
به این تبعیض نگاه نکرده و در خاک کشور خود از شرایط برابر استفاده کنند خواستهای
عادی به نظر میرسد اما جای سوال است چرا عدهای این خواسته زنان را با نگاه سیاسی
در آمیخته و با محکوم کردن آن در قالب کسب فتوا از علما یا تشریح معضلات حضور زنان
در ورزشگاه سعی میکنند این حضور ساده را پیچیده و غیرقابل اجرا بدانند؟
به راستی حضور زنان و دختران ایرانی در هنگام تماشای
بازی فوتبال طی 90 دقیقه چه مرزهایی از اعتقاد و دیانت را قرار است جابجا کند؟ واقعاً
دین و باورهای فعلی جامعه با این میزان زمان در یک ورزشگاه دچار چه تحولاتی خواهد شد؟
باید پرسید از منظر افراد و اشخاصی که این حضور
زنان را محکوم میکنند مردان و زنان جامعه در چه سطحی از شعور و بلوغ قرار دارند که
در یک بازی با مدت زمان 90 دقیقه نمیتوانند به اخلاقیات و آداب ساده انسانی اسلامی
پایبند باشند؟
همه این سوالها پاسخی مشخص دارد که با اندکی تامل
به آن خواهیم رسید هرچند در حال حاضر جامعه ما شاهد حضور زنان در کنار مردان در عرصههای
گوناگون از دانشگاه تا ادارات است و این در کنار هم بودن به نحوی تبدیل به تجربه روزانه
افراد جامعه در ارتباط با جنسیتهای متضاد شده، با این حال طرح مباحثی نظیر حضور نیافتن
زنان در کنار مردان برای تماشای بازیهای تیم محبوبشان خود جای درنگ دارد!
هرچند این حضور نیازمند فراهم کردن مقدماتی نظیر
جایگاه ویژه بانوان و ایجاد امنیت روانی و فیزیکی در ورزشگاههاست و بهتر آن است به
جای حذف مسئله زمینههای حضور زنان مورد بررسی قرار گیرد تا شاهد آن نباشیم دختران
نوجوان با تغییر پوشش و به عنوان یک پسر در ورزشگاه حضور پیدا کنند که این خود آسیبهایی
بیشتر را برای دخترانمان به همراه خواهد داشت، تاسفبار تر این است که زنان و دختران
در برابر این چنین قوانینی از هویت زنانگی خود دچار یاس و نا امیدی شوند.
هرچند که برای همین نوع خواستههای حداقلی بعید
است مسئولان گرامی اهمیتی قائل شوند و پشت فتواها و موانع سنگری محکم بگیرند.
نگاه سیاسی؛ ورزشگاهها؛ بانوان؛ فتوا