تعلیم و تربیت و یا آموزش و
پرورش یکی از مهمترین و اساسی ترین نیاز هر فرد و جامعه میباشد و در زمانهای
متعدد نیز هر کس و هر جامعه صاحب علم و سواد بوده همیشه مورد احترام و توجه بوده
است و در مقابل آن بیسوادی و جهل همیشه مورد نکوهش بوده است.
این مسئله از زمانی که انسانها
توانستند زندگی اجتماعی را باهم دیگر تجربه کنند بیشتر مورد توجه قرار گرفت و علم
و سواد چنان قابل ستایش و ارزش بود که مختص افراد خاص جامعه بود یعنی هر کسی نمی
توانست باسواد باشد و یا حاکمان جامعه حق دسترسی به آنان را نمی دادند و افراد
باسواد جامعه چه کارها که بر سر افراد و یا جامعه بیسواد نمی آوردند و این مسئله
در طول تاریخ بشر همیشه مشهود بوده است و حاکمان زمان هر کدام به نوعی به سواد و
آگاهی و علم و معرفت نگاه خاصی داشتند و هر چقدر علم و آگاهی جامعه بیشتر میشد.
میزان پیشرفت آن جامعه هم سریع
اتفاق میافتاد و ارزش علم چنان بود که در ادیان نیز به آن توجه خاص شده است از
اهمیت آن همین بس که اولین آیه نازل به پیامبر اسلام در قرآن از خواندن بود و در
سایر آیات هم حتی خداوند به قلم و آنچه مینویسد قسم یاد میکند و پیامبر اسلام برای فرا
گرفتن آن به مسلمانان تاکید میکند که حتی به کشور چین بروند و یا در جنگها اسیری
که میگرفتند اگر باسواد بود و میتوانست یک نفر از مسلمانان را باسواد کند پای حکم
آزادی آن امضا میشد.
با توجه به گسترش جامعه بشری
چه از نظر فرهنگی و تمدنی نیاز جامعه بشری
به علم و آگاهی و تخصصی بودن آن در هر جامعه بهوضوح پدیدار گشت و به همین
خاطر فردوسی نیز چه زیبا فرموده هر که دانا بود توانا بود و اینک چرخش زمان به ما
عصر دانایی و آگاهی را نشان میدهد به همین خاطر هر کشوری که اهمیت بیشتری به
دستگاه تعلیم و تربیت خود داده است گوی سبقت را در همه عرصهها از سایر کشورها
ربوده است و صاحب جامعه پیشرفته تر و تکنولوژی بیشتر و جامعه مرفهتر و صاحب نفوذ
و قدرت در جوامع بین المللی میباشد و یکی از شاخصه های اصلی پیشرفت هر کشور اکنون
میزان و میانگین تحصیلات افراد آن کشور میباشد. با توجه به موارد فوقالذکر متاسفانه در
نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران آنطور که باید و شاید به دستگاه تعلیم و تربیت و
آموزش و پرورش توجه شود نشده و نمیشود و هیچ وقت جزو اولویت هیچ یک از دولتها نبوده
است و در انتخاب وزیر هم همیشه افراد ضعیف در راس این دستگاه با اهمیت جا خوش کرده
است و یا از نظر نگاه بودجهای نگاه دولتمردان همیشه برای آموزش و پرورش نگاه هزینه
ای بوده است نه نگاه سرمایه ای این امر موجب گردیده که معلمان که باید الگوی جامعه
و دانش آموزان باشند نقش معلمی خود را از دست بدهند و به خاطر همین دیدگاه به جای
اینکه افراد نخبه جذب در دستگاه تعلیم و تربیت شوند نشده و افراد از روی ناچاری در
این دستگاه جذب شدهاند و کمترین حقوق و دستمزد هم از آن آموزش و پرورش میباشد و این امر انگیزه معلمان
را کلا از بین برده و آنطور که باید در محتوا و آموزش میبایست کیفیت مورد نظر باشد
فاقد آن میباشد
و مدرسه و کلاسهایمان فاقد روح آموزش و نشاط یادگیری بوده و موجب گردیده هم
معلمان و هم دانش آموزان به جای لذت بردن از مدرسه و یادگیری و یاددهی همیشه از این
مکان و آموزش تنفر داشته باشند و مسئولین امر هم نسبت به مسئله آموزش و پرورش بی
تفاوت هستند این بی تفاوتی تا جایی رسیده که وزارت آموزش و پرورش که متولی امر
آموزش و تربیت است و بزرگترین وزارت خانه و اکثر احاد جامعه با آن درگیر هستند و آینده
مملکت وابسته به آن است میبایست با داشتن وزیر قوی و کارآمد برای سال تحصیلی جدید
برنامه ریزی کند و هدف گذاری نماید که متاسفانه فاقد وزیر میباشد و تا بحال هم رئیس محترم
جمهوری فردی را معرفی نکرده است از سویی دیگر هم بودجه سال آتی هم بسته میشود و هر وزارتخانه تلاش میکند
تا از بودجه سال آینده بیشترین
سهم و بهره را ببرد بنابرین اگر میخواهیم
جامعه فرهیخته و پیشرفته در همه زمینهها داشته باشیم چارهای نیست که نگاه حاکمیتی
به مسئله آموزش و پرورش نگاه سرمایه ای باشد و نه نگاه هزینه ای.
باید در راس بزرگترین و تاثیرگذارترین
وزارتخانه کشور فردی توانمند، اندیشمند و فرهیخته فارغ از وابسته بودن به جناح،
گروه و یا شخص قرار بگیرد تا در آینده شاهد کشور آباد و آزاد و فرهیخته بوده باشیم.
انتهای پیام/