هر چند مردی که
قرار بود همه کارها را یک تنه انجام بدهد الان رفته ولی قرار نیست همه کارهای روی زمین
مانده مثل ظرف شستن در خوابگاههای دانشجویی، تا ابد روی زمین بمانند و کسی اجرای
آنها را گردن نگیرد. مثل همین داستان ریجستری که بعد از کلی سنگین و سبک کردن، امروز
و فردا و کردن و رایزنیهای با عزیزان قاچاقچی بالاخره وارد فاز اجرا شد و قرار است
گوشیهای همراه بالاخره ریجستر شوند. آدم یاد حکایت خدا بیامرز سعدی میافتد. سعدی
در حکایت بیست و چهارم از باب سوم کتاب گلستان چنین نوشته است: «دست و پا بریدهای
هزار پایی بکشت. صاحب دلی برو گذر کرد و گفت: سبحاناله . . . با هزار پای که داشت چون اجلش فرا رسید، از بیدست
و پایی گریختن نتوانست!» حالا حکایت گوشیهای همراه این مملکت است. با وجود اینکه
95 درصد گوشیهای موجود در بازار قاچاق هستند و به صورت ته لنجی، کولبری، اتوبوسی،
مسافری و یا خیلی شیک و مجلسی از مبادی «رسمی» به صورت «غیر رسمی» وارد مملکت شدهاند،
قرار است با طرح ریجستری سر و سامان بگیرند. هیچ راه گریزی هم نیست. چانه هم نزنید.
مگر کیسه هوای خودرو است که بتوان هی از پلیس راهور برای نصب نکردنش مهلت گرفت؟! البته
شاید فکر کنید این خبر استوک شده است و ملت دنبال خبرهای دسته اول هستند ولی قبول
بفرمائید این داستان ریجستری حالا حالاها ادامه دارد و اگر مثل قضیه ریز گردها، آلودگی
هوای تهران و کلان شهرها، نصب کیسه هوای خودروهای وطنی و ... چند سالی طول نکشید گردن شکسته حقیر...
و اما ریجستری
گوشی... حقیقت داستان این است که تا بحال 250 طرح در مقابله با ورود گوشیهای قاچاق
به کشور طراحی، تدوین، مصوب و حتی اجرا شده است ولی تاکنون هیچ کدام از آنها جواب
نداده است. فلذا دوستان این بار تصمیم گرفتند دندان لق را یک بار برای همیشه بکنند
و طرح ریجستری را اجرایی کنند. این طرح مربوط به ثبت گوشیها در سامانه گمرک قبل از
ورود به کشور است. در واقع گوشیها باید توسط واردکننده در سامانه وزارت صنعت و معدن
نیز به ثبت برسد تا زمانی که به مصرف کننده نهایی میرسد قابل رهگیری براساس کدفعال
سازی در بازار باشد.در
ضمن بنا به فرموده وزیر ارتباطات «طرح رجیستری تاکنون هیچ هزینهای برای بازار تلفن
همراه نداشته و نباید ریال اضافهای بیش از ارزش واقعی گوشی به فرصتطلبان پرداخت
نمایند.» البته عزیزان سودجو، اصلاً به بایدها و نبایدهای بازار اقتصادی و افاضات
مدیران و مسئولان کشور کاری ندارند و اضافه دریافتی را حق مسلم خودشان میدانند! تازه
شانس آوردیم خیلی از ادارات مثل همین مخابرات خودمان در اجرای این طرح شک و تردید
داشتند وگرنه تابحال یک کیسه گل و گشاد و مَشتی، برای کسب درآمد از این بازار چرب
و چیلی میدوختند!
با این وجود طرح
ریجستری فعلاً در مرحله اجرا قرار دارد. خدا را چه دیدید... شاید این طرح جواب داد
و معضل سایر کالاهای قاچاق هم که به صورت فلهای، دبهای، گالنی، واگنی و حتی کانتینری
وارد مملکت میشوند با اجرای طرحهای مشابه حل شد. فقط ذکر این نکته ضروری است عزیزان
قاچاقچی اساساً مثل ما به این آب باریکه کارمندی قانع نیستند و ممکن است در عوض قاچاق
کالا، دست به اقدامات متهورانه پولساز دیگری بزنند و سرمایه، سلامت و حتی جان مردم
را به خطر بیاندازند. مثلاً به جای اختلاس مختصر از نظام بانکی مملکت، بانک را با
خودشان ببرند؛ به جای جنگلخواری و آتش زدن چهار تا درخت برای ساخت ویلا، جنگل را
منفجر کنند و برج بسازند؛ به جای خمیر مرغ با گوشت خر، سوسیس و کالباس تولید کنند یا
زبانم لال با کشتی و قطار مواد مخدر و خاک بر سری وارد مملکت کنند و قس علی هذا
...! در ضمن از قدیم گفتهاند «یک کالای قاچاق بیخطر» بهتر از «یک کالای قاچاق پر
خطر» است! از ما گفتن بود...
# ریجستری؛
قاچاق؛ ظرف شستن